نقد و بررسی فیلم کوچ نشین: قدم به قدم با بروس چتوین Nomad: In the Footsteps of Bruce Chatwin

کوچ نشین در رکاب بروس چتوین (Nomad: in the footsteps of Bruce Chatwin) عنوان فیلمی است که نویسندگی ، کارگردانی و بازیگری نقش اول آن را ورنر هرزوگ (Werner Herzog) برعهده داشته است.

باتوجه به امتیاز IMBd ، این شخص پرکار ۷۱ تایید کارگردانی را به نام خود ثبت کرده‌است. البته بجز این ها، سه فیلم در دست تولید هم کارنامه ی درخشان کاری او را نشان می دهند.شخصاً دو سوم فیلم های هرزوگ(Herzog) را تماشا و آن ها در سه گرو دسته بندی کرده ام.گروه اول متشکل از کارهای اصلی او هستند و همگی جزو بی نظیر ترین فیلم های جهان اند.گروه دوم را دو فیلم به خود اختصاص داده اند.این دو فیلم بر روی لبه ی خوب یا بد بودن همواره درحال لغزش هستند . یک جفت دیگر از فیلم های او در گروه سوم قرار می گیرند ، که پس از دیدنشان عقیده ام در رابطه با سینما بسیار تغییر کرد.

 

در هر جهت از دید من او برای هر کدام از فیلم هایش از جان و دل مایه می گذارد و در صورت بروز خطا یا مشکلی در پروژه هیچ گاه به توجیح کردن خود نمی پردازد و یا حتی سعی نمی کند آن را نادیده بگیرد.او فیلم هایش را به شدت دوست دارد به همین دلیل برخی معتقدند برای او کیفیت کار بر پول ارجحیت دارد. در موقعیت های متفاوتی نقش مهم و بارز فیلمساز ها را مشاهده کرده ایم.آن ها به نحوه پروژه ای را کلید می زنند که گویی احساس تقرّب و نزدیکی زیادی به آن می کنند.فیلمساز ها تمام توان خود را در راه جاری کردن آن احساسات و انگیزه به مخاطبان خود، به کار می گیرند.

 

این مستند یکی از عمیق ترین فیلم هایی است که او در طول زندگی درخشانش به تصویر کشیده است. البته همان طور که می دانید اغراق چاشنی جدایی ناپذیر انتقاد است. اگرچه این فیلم ظاهراً ادای احترام به یک دوست فقید است ،اما از طرفی ایده های فراوانی در خود جای داده ، مثلاً چه چیزی می تواند شخصی را به هرزوگ (Herzog)تبدیل کند؟ و یا چی چیزی این مسیر کاری را برایش ترسیم کرده تا هرزوگ (Herzog) بتواند بارها و بارها در آن قدم بزند و هنر آفرینی کند؟
اگر روزی او تصمیم به گرفتن سلفی باشکوه سینمایی از زندگی و کارش کند، بی تردید آن سلفی همانند این فیلم فلسفه ،بصیرت و نگرشی نو را در خود جای خواهد داد.

 

چتوین(Cahtwin) سفرنگار، روزنامه نگار و داستان نویس انگلیسی است.وی علاقه ی زیادی به کنجکاوی انسان ها برای شناخت مخلوقات و طبیعت دارد.او اعتقاد دارد مهاجرت از دید انسان ها کاری بسیار سخت و دشوار است، به همین دلیل او در دنیا سفر کرد، و به مکان هایی که هنوز توریست ها به آن ها رفت و آمد نداشتند قدم گذاشت.این قضیه به وضوح در کتاب های تحسین برانگیز Patagonia1977 و The songlines 1987 آمده است.اولین دیدار چتوین (Chatwin) و هرزوگ (Herzog) در سال ۱۹۸۳ رقم خورد. این شروع دوستی ای بود که فقط مرگ هرزوگ (Herzog) توانست رشته های آن طناب را از هم جدا کند.هرزوگ (Herzog)به مکان هایی که در گذشته با دوست خود رفته بود ،دوباره سفر می کند. در این مسیر او با نگرشی متمایز و اتفاقاتی عجیب رو به رو می شود.

 

من فقط به بخش کوچکی از این داستان ماجراجویانه اشاره می کنم و کشف بقیه ی قسمت های آن را بر عهده خودتان می گذارم. بخش اول این فیلم ما را به پاتاگونیا (Patagonia) رهسپار می کند.این همان مکان گذر و عبور فیلم کوچ نشین (Nomad) است. شخصی از اقوام قدیمی یک برونتوسوروس (Brontosaurus) کاملاً محافظت شده ای را کشف می کند. افسوس که این موجود در راه سفر به تمدن نابود گشته اما تکه ای از پوست آن که با خز پوشیده شده بود نجات پیدا می کند.

هرزوگ(Herzog)آن قطعه پوست سرارآمیز را در موزه ی بونیس آیرس (Buenos Aires) پیدا می کند . اگرچه ممکن است با گذشت زمان از تعداد تاریخ دوستان کم شود اما تاریخ همچنان بخش های جذاب ناگفته ی زیادی دارد‌. هرزوگ(Herzog) برحسب عادتش هیچ چیز را شوخی تلقی نمی کتد و در مواجهه با مسائل هموار جدّی، سر سخت و متفکرانه عمل می کند.قسمت های عجیبی همچون یافتن یک تکه پوست و یا یک لکه غول پیکر در انتظار بینندگان این فیلم است .

 

این فیلم ۸۹ دقیقه ای از دیگر مستندهای مشهور هرزوگ(Herzog) از جذابیت کمتری برخوردار است .در برخی دیدگاه ها کوچ نشین (Nomad) چیزی جز یک تلاش جزئی تلقی نشده.اما در حقیقت این فیلم هر آنچه را که بیننده در جستجویش است ، داراست. وجود دامنه ، جاه طلبی، لحظات زیبای بصری فوق العاده ، طنز مبهم،نگرانی های فلسفی برای الهام بخشیدن از نکات بارز این پروژه هستند.گذر زمان کامل ، بامعنی و باارزش بودن این فیلم را آشکار می کند.شما هم می توانید از همین حالا شروع به کشف اسرار و عظمت های این جهان کنید.