نقد و بررسی انیمیشن میشل ها علیه ماشین ها محصول سال ۲۰۲۱

انیمیشن The Mitchells vs the Machines محصول کشور کانادا و در ژانر انیمیشن ، خانوادگی می‌باشد و به کارگردانی Jeff Rowe در سال ۲۰۲۱ ساخته شده است. در انیمیشن میشل ها علیه ماشین ها بازیگرانی چون Abbi Jacobson، Danny McBride، Maya Rudolph، Michael Rianda، و… به ایفای نقش پرداخته اند.

 

محصول امسال نتفلیکس، «میشل ها علیه ماشین ها»، بیشتر به آمیزه ای از یک کمدی جاده ای خانوادگی به سبک دهۀ هشتاد (مثل فیلم «تعطیلات») و یک فیلم علمی تخیلی آینده نگر و فرازمانی (مثل مجموعۀ «نابودگر») شبیه است. این انیمیشن اگرچه مملو از المان های کمدی نوستالژیک است اما با بیانی مدرن روایت می شود. این انیمیشن نیز اگرچه گاهی مثل بیشتر انیمیشن های دیگر داستان پردازی را فدای هیجان و بیش فعالی شخصیت ها می کند، اما همچنان یک اکشن هوشمندانه به شمار می رود. یک اثر سینمایی با مومنتومی شبیه به فیلم «مکس دیوانه: جادۀ خشم» که این سوال را مطرح می کند: «اگر تنها خانواده ای که می تواند دنیا را نجات دهد، به اندازۀ شما ناکارآمد باشد، چه خواهد شد؟!». «میشل ها علیه ماشین ها» با توضیحات هوشمندانه در مورد اعتماد ما به فن آوری و طراحی فوق العاده قوی خود، نه تنها یکی از لذت بخش ترین انیمیشن های اخیر نتفلیکس به شمار می رود بلکه می تواند یک سورپرایز خوشایند برای خانواده هایی باشد که در این فصل به دنبال اثری جدید می گردند.

 

این پروژۀ انیمیشنی سونی پیکچرز که سابقا «متصل» نامیده می شد، یکی از قربانیان پاندمی اخیر بود که اگرچه برای پخش در پاییز گذشته برنامه ریزی شده بود اما با تغییر عنوان در اقدامی جنجالی به پادشاه پلتفرم های آنلاین (نتفلیکس) تسلیم شد. «میشل ها علیه ماشین ها» به کارگردانی مایکل ریاندا و نویسندگی ریاندا و جف روو با تهیه کنندگی فیل لرد و کریس میلر و با الهام از دو فیلم موفق آنها یعنی «فیلم لگو» و «مرد عنکبوتی: سفر به دنیای عنکبوتی» ساخته شده است. این فیلم، همانند «فیلم لگو» مملو از شوخی های جذاب و گریزهای تصویری متعدد، جذاب و فانتزی در لحظه لحظۀ فیلم است که برای فهمیدن تمامی آنها، باید چند بار به تماشای این اثر نشست. اما نفوذ خلاقانۀ «مرد عنکبوتی: سفر به دنیای عنکبوتی» در موفقیت این پروژه اهمیت بسیار بیشتری دارد: همانطور که آن اثر کلاسیک و برندۀ اسکار با استفاده از تکنیک های پویانمایی مدرن و با الهام بصری از کامیک و هنرهای خیابانی ساخته شده بود، فیلم جدید «میشل ها علیه ماشین ها» نیز از فرهنگ همه گیر یوتیوبی نه تنها در قصه پردازی بلکه در تکنیک تصویری خود استفاده می کند. نتیجه نیز طبیعتا اثری است که از لحاظ بصری بعد از «سفر به دنیای عنکبوتی» یکی از پرتکاپوترین انیمیشن ها محسوب می شود.

مانند بسیاری از نوجوانان، شکاف نسلی بین کیتی میشل (با صدای ابی جاکوبسون) و پدرش ریک (با صدای دنی مک برید) پس از ظهور تکنولوژی افزایش یافته است. روحیۀ خلاقانۀ کیتی باعث شده است تا او در این روزها به کارگردان مجموعه فیلم های پرطرفداری در یوتیوب با نام «پلیس سگی» تبدیل شود که نقش اول اکثر آنها سگ چاق و چله او مونچی است. پدر او اما ابدا نمی تواند با استفاده از کامپیوتر یا تلفن هوشمند حتی برای تماشای فیلم هایی که به نوعی دخترش را تبدیل به یک ستاره کرده اند، کنار بیاید. . شکاف شخصیتی میان کیتی و پدرش هنگامی که او تصمیم می گیرد برای دنبال کردن آرزوهایش به مدرسۀ فیلمسازی برود، از قبل هم گسترده تر می شود. پدر او از نسل آدم هایی است که واقعا راهی جز هدیه دادن یک پیچ گوشتی درجه یک برای بیان احساسات خود نمی شناسند. ریک در تلاش برای بهبود روابط خانواده اش پیش از مسافرت، تصمیم می گیرد که میشل ها – از جمله مادر کیتی یعنی لیندا (با صدای مایا رودولف)، برادرش آرون (با صدای ریاندا) و مونچی – به عنوان آخرین سفر جاده ای خانوادگی، کیتی را به مدرسه برسانند. از قضای روزگار اما این دقیقا همان روزی است که ماشین آلات دنیا را تصرف می کنند!

 

در حالی که میشل ها دارند یک درام خانوادگی را بازی می کنند، غول فناوری، مارك بومن (با صدای اریک آندره)، دنیا را با نسل جدید تکنولوژی، نسخه جدید PAL (که در واقع مثل آیفون یا آی پد امروزی همه گیر است) آشنا می کند. تصور کنید اگر یک تکنولوژی هوش مصنوعی مثل سیری یا الکسا به معنای واقعی کلمه در یک دستیار رباتیک گنجانده شوند، چه خواهد شد؟ این فیلم نشان می دهد که چنین اتفاقی چندان هم خوب پیش نخواهد رفت زیرا دستیار مجازی اصلی PAL (با صدای اولیویا كولمن) از جایگزینی با مدل جدید ابراز ناراحتی می كند و بنابراین او تمام فناوری های موجود در این سیاره را در برابر صاحبان انسانی شان قرار می دهد، انسان ها را به زندان می اندازد و برای جایگزینی آنها برنامه ریزی می کند. در این میان، این فقط میچل ها هستند که از آخرالزمان رباتیک جان سالم به در می برند و بنابراین فقط آنها می توانند PAL را از نابودی نژاد بشر منصرف کنند.

دقیقاً مانند سایر پروژه های لرد و میلر، صداگذاری شخصیت های انیمیشن میشل ها علیه ماشین ها یکی از نقاط قوت برجستۀ آن به شمار می رود. جیکوبسون شخصیت یک «نوجوان بی دست و پا» مثل کیتی را اغراق آمیز بازی نمی کند و تلاش می کند به جای متوسل شدن به کلیشه ها، با اعتماد به نفس در کاراکتر خود نفوذ کند. مک براید نیز به همین ترتیب نقش ریک را به عنوان «پدری که از بیان احساسات خود خجالت می کشد» تا انتهای درجه در صمیمیت با خانواده و درگیر با تفریحات خانوادگی خلق می کند که مخاطب می تواند با او به خوبی احساس صمیمیت کند. علاوه بر این، در شخصیت های مکمل نیز می توانیم اجرای کمدی فوق العاده ای را شاهد باشیم (مثل فرد آرمیسن و بک بنت به عنوان یک جفت ربات که در نهایت با میچل ها متحد می شوند، کریسی تیگن و جان لجند به عنوان والدینی که در همسایگی آنها زندگی می کنند و (چه باور کنید چه نکنید) بلیک گریفین و کانن اوبراین!).

 

با این حال، بزرگترین نقطه قوت «میشل ها علیه ماشین ها» طراحی آن است. ترکیبی از خطوط اصلی شخصیت ها که گویی با دست کشیده شده اند و تا حدودی حس یک فیلم کمیک پویانمایی شده را به مخاطب منتقل می کنند. سازندگان فیلم اما به اندازۀ کافی در این اثر نکاتی از فرهنگ یوتیوب را جاسازی کرده اند که گویی این اثر نه یک فیلم در مورد کیتی، بلکه فیلمی است که این دانش آموز نوجوان مدرسۀ فیلمسازی در مورد خودش تهیه کرده است. «میشل ها علیه ماشین ها» از لحاظ بصری دائما خلاقانه و انگیزه بخش است و حتی اگر بیش از اندازه به آشفتگی متمایل شود (آنطور که در نیمۀ دوم شاهد آن هستیم) هنوز هم برای والدین یا فرزندان باهوش تر آنها، هرگز از نظر بصری کسل کننده نخواهد بود.

عوامل پشت صحنۀ انیمیشن میشل ها علیه ماشین ها، به طرز انکار ناپذیری مستعد به نظر می رسند (به طوری که در رزومۀ آنها می توانیم اثر بسیار سرگرم کننده ای مثل «ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی» و فیلم فوق العادۀ «آبشار جاذبه» را ببینیم). این استعداد در محصول نهایی نیز کاملا واضح است. اگرچه مواقعی در فیلم وجود دارد که آرزو می کنم فیلم کمی آرام شود (البته همین ۱۱۰ دقیقه هم اندکی طولانی به نظر می رسد) اما در کل اینها ایراداتی جزئی است. اما مهم ترین چیزی که برای یک خانواده پس از تماشای دسته جمعی فیلمی مانند این می تواند اهمیت داشته باشد این است که بچه های من قبل از اینکه فیلم تمام بشود هم داشتند در مورد اینکه چه موقع دوباره می توانند آن را ببینند حرف می زدند!

 

منبع: سایت روگربرت